کتاب : سرّ واژه
امّ الکتاب
زمینه ای در علم هرمنوتیک عرفانی
کندوکاوی از ذات زبان بشری
The Secret of Word
مؤلف : استاد علی اکبر خانجانی
تاریخ تألیف : 1383
تعداد صفحه:145
برای دانلود کتاب “سِرِّ واژه” اثر استاد علی اکبر خانجانی کلیک کنید.
***
فهرست عناوین کتاب:
کلمۀ « خدا »
منشأ بشری کلمات
نخستین واژۀ بشری
اھمیّت واژه ھا در سرنوشت
جھان به مثابۀ مخلوق واژه ھا
جادوی واژه ھا
رابطۀ امام و کلمۀ خدا
سه واژۀ بنیادین
معنای سر واژه
کارخانۀ واژه
اسرار الفاظ
چگونه لفظی دارای معنا می شود
چگونه واژه ای واقع می شود
تلقین واژه ھا
ذات دیالکتیکی واژه ھا
ذات الفباء
فلسفۀ دھان
انواع واژه ھا و مادرشان
اخلاق واژه ای
واژه ھای اخلاقی
شعر واژه ھا
مادّه و معنا
پیدایش واژه در رابطۀ آدم و حوا
آموزش زبان
خود و خدا
انقلاب واژه ھا
در محضر حضرت واژۀ الله
واژه ھای سرنوشت و سرنوشت واژه
« عشق » سّر واژۀ
صورت الفباء و کلمات
سّر نقطة
و سر نی « ن » سّر قلم یا سر
تأملی در صدای حیوانات
صدای عدم
سیری در تمدّن واژه ھا
« سر » واژۀ
سَر سر
سّر سرّ
سّر گفتگو
« م » سّر حرف
راز یگانگی اصوات الفبائی
« حق » حّق واژه ھا و واژۀ
« مغ » سّر واژۀ
یگانگی جھانی معنای الفاظ
« ز » سّر لفظ
« ی » سّر لفظ
***
خدای کلمه و کلمه « خدا » :
گفته شده است که « خداوند » نیز در ازل یک کلمه بود و آن کلمه کلّ وجود بود و جز آن کلمه هیچ چیز دگر نبود . این سخن در انجیل و نیز در احادیث قدسی اسلامی نقل می شود . بهرحال گویندۀ این سخن هر که بوده است سخنی بس عظیم و حیرت آور بر زبان رانده است سخن فوق عقل و علم و اندیشه و احساس و هر تصوّری .
گوئی آن کلمۀ ازلی که همان خدا بود همان کلمۀ « خدا » بوده است : کلمة الله . و یا «یهوه» و شاید هم بقول عرفای اسلامی « هو » و یا بقول متون ودائی « اوم » بوده است . فرقی نمی کند که آن یک کلمه دقیقاً دارای چه لفظ و حروفی بوده است هر چند که باز هم بسیار فرق می کند . بهرحال آن یک کلمه همان خدائی بوده که بعدها جهان و جهانیان را آفریده است و درواقع سائر کلمات را آفریده است ، سائر اسامی را . و سپس از آن اسامی صفات و افعال پدید آمده و لذا کلمات دیگری پدید آمده اند .
بهرحال چنین حرفهائی زدن در عین حیرت آور بودن بسیار ساده است ولی آیا آنکه برای نخستین بار این حرف را زده واقعاً فهمیده است ؟
این سخن مذکور ظاهراً به خداوند نسبت داده شده است پس اگر این سخن او باشد حتماً فهمیده است که چه گفته است . بهرحال مغز و شعور منطقی بشر مطلقاً محلّی از اعراب برای فهم چنین واقعه ای ندارد و مطلقاً به حریم این واقعه راه نمی برد که چگونه کلّ جهان هستی در ازل فقط یک کلمه بوده است و آن کلمه ، خدا بوده است یعنی خدا یک کلمه بوده ، کلمۀ « خدا » مثلاً .
اگر چنین بوده پس آن کلمه تنها کلمه ای بوده که اسم و مسمّایش یکی بوده و خود واژه اش همان موجودیتش بوده است . مثل اینکه بنویسیم « آب » و در همان حال کلمۀ « آب » مبدّل به آب جاری شود و دریا گردد . یعنی خود کلمه دارای وجود بوده است و چه بسا آن کلمه همان « وجود » بوده است کلمۀ « وجود » .
و سپس این کلمه دارای وجود جهانی شده و جهانیان را آشکار کرده است . یعنی نخستین چیزی که در ازل وجود داشته همان وجود بوده است در واژۀ « وجود » . گوئی کلمۀ « وجود » بخودی خود شکافته شده و جهان را آشکار نموده است . چنین واقعه ای در تصوّر بشری عین جادو است و بلکه منشأ هر جادوئی می باشد . عقل در این واقعه کمترین جائی ندارد و نه علم .
بلکه فقط تصوّر و تخیّل محض مالیخولیائی می تواند چنین واقعه ای را دریابد و در ذهن باز آفرینی کند بدون اینکه بتواند آنرا بواسطۀ واژه هائی بیان کند که کمترین معنای منطقی یا عقلی و علمی داشته باشد بلکه فقط حداکثر در بیانی کاملاً شاعرانه و کودکانه و فانتزی و رؤیائی . چنین وقایعی را انسان گاه در خوابهایش می بیند و به همین دلیل تعبیر خواب هرگز معنائی منطقی و علمی و عقلی نیافته است و فقط استعاره ای و مثالی و اشاره ای است و تماماً رمزوار ….