بسم الله الرّحمن الرّحیم :
به اسم الله که رحمن است و رحیم.
« اسم » هر چیزی سوی آن چیز است.
وقتی که نام چیزی را می بریم آن چیز را یاد می کنیم و با این یاد، یا آن چیز را به درون خود می آوریم و یا خود بسوی آن چیز می رویم و یا توأماً به همدیگر نزدیک می شویم .
پس اسم هر چیزی سرآغاز نزدیکی با آن چیز است و نشانه میل به آن چیز است و اگر اسم چیزی این حالات و صفات و خصائل مذکور را برای بر زبان آورنده اش دارا نباشد یا نشانه سهو و عادت است که بیهوده گی و بیخودی و جنون می آورد و یا نشانه ریا و استهزاء است که به معنای عداوت و مکر نسبت به صاحب آن اسم می باشد و نسبت به صاحب آن اسم، دافعه و بیزاری و دوری ایجاد می کند.
همانطور که خداوند در سوره ماعون نمازگزاران سهوی و ریائی را در گروه تکذیب کنندگان دین قرار داده است و این گونه خوانندگان خدا را حرام خوار و دزد می نامد.
پس نام و یاد چیزی اگر آدمی را به آن چیز نزدیک نکند و از خیرش برخوردار ننماید بدون شک او را از آن چیز دور و بیزار نموده و تا آنجا که آن چیز را گم می کند ونشانه آن چیز و نام آن چیز موجب فراموشی نسبت به آن چیز می شود ( جنون).
همانطور که خداوند در کتابش می فرماید که اکثر مردمان هر چند که خدا را می خوانند ولی درواقع اجنّه را می خوانند و می پرستند و مجنون شده اند.
اسم هر چیزی برای انسان یا نشانه میل و رغبت و علاقه و عطش تقرّب به آن چیز است و یا نشانه بیزاری از آن چیز و یا نشانه اعتیاد به آن چیز.
پس نام چیزی را یا از روی عشق و علاقه به آن چیز بر زبان می رانیم و یا از روی عداوت و نفرت و یا از روی اعتیاد.
عشق از دل (قلب) است و عداوت از ذهن (ظن) است واعتیاد از تن است. پس اسم چیزی یا از دل آدمی بر می خیزد و یا از ذهن آدمی و یا از جسم آدمی . نام و یاد کسی که دوستش داریم دل را جلا میدهد و وجود را آرامش و عزّت و لذّت می بخشد. ولی نام و یاد کسی که منکرش هستیم و یا با او خصم و رقیب می باشیم ذهن ما را متشنج و مکدر می نماید و نام و یاد چیزی که به آن معتاد می باشیم (مثل تریاک ،غذا، شهوت) تن را بی قرار و رنجور می سازد همانطور که مثلاً یک معتاد به مواد مخدر با نام و یاد آن دچار خماری و درد و پریشانی می شود اگر به آن نرسد حالات جنون از او آشکار می شود وبرای رسیدن به آن دست به هر تبهکاری می زند.
پس سه نوع کلی از نام خدا در نزد بشر وجود دارد که اسمش هم بر زبان جاری می شود:
- یاد عاشقانه که ذاکرش را بر جنت خدا وارد می کند وآرام و لذت می بخشد و این یاد در کتاب خدا« ذکر» نامیده شده که واقعه قلبی است و مخصوص مؤمنان است و درجات گوناگون دارد که صلوة یکی از وسایل و دربهای آن می تواند باشد.
- و یاد دیگر فاسقانه ومنکرانه و کافرانه است و تماماً از روی ریا است که به قصد مال مردم خواری انجام می شود همانطور که در سوره ماعون آمده است.
- و نوع سومش سهوی و از روی عادت است که مجنونانه است و سراسر درد و زجر بهمراه می آورد و چنین کسانی همواره رنجور و دردمند هستند و یاد و نام خدا موجب می شود که خدا را بیشتر از یاد ببرند و بکلی فراموش کنند. اعتیاد آنها به نام خدا (مثلاً در نماز) مثل اعتیاد به مواد مخدر است و چنین نام و یادی سراسر زنجیر و اسارت و خفّت و خواری و زجر بهمراه دارد و در عین حال که خدا را می خوانند از آن نفر ت دارند : مثل رابطه تریاکی ها با تریاک .
و این همان جنون و نسیان است وعذاب الله است.
چنین آدمهائی در عین حال که بطور سهوی واعتیادی مرتباً نام خدا را بر زبان می آورند ولی در عمل واقعی روزمره ضد احکام خدا عمل می کنند وباطناً از مردان حق وانبیاء الهی و راه و روش آنها نفرت دارند ودر مواقع ناکامی کفر هم می گویند ولی مطلقاً قادر نیستند که نماز را ترک گویند. ترک این عادت مثل ترک هروئین دردناک و مرض آور است.
از این عذاب رهائی ندارند مگر اینکه اعمال خود را اصلاح نمایند.
این دو گروه اخیر از مصادیق عینی « وای بر نمازگزاران» می باشند که در سوره ماعون آمده است و از مصادیق عینی « مغضوبین» و« ضالّین» می باشند که در آیه آخر سوره حمد آمده است.
یعنی گروهی هستند که بواسطه نام خدا را بردن به غضب و قهر و خشم او مبتلا شده و نه تنها به خدا نزدیک نشده اند بلکه او را گم کرده و در تاریکی (ضلالت) خود را نیز گم کرده اند و دیوانه شده اند. در صدر اسلام نیز از این نمازگزاران دیوانه بسیار بوده اند که از معروفترین آنها ابن ملجم است و امروزه خود قومی بزرگ می باشند.
منبع:کتاب عین الیقین
(تفسیر عینی قرآن حکیم)
مؤلف : استاد علی اکبر خانجانی