خلافت (جایگزینی) سرّ خلقت انسان.
بنده عمیقاً احساس می کنم و از لحاظ تاریخی هم قرائنی وجود دارد که این جرجیاس حکیم و نیهیلیست که کاملترین و فشرده ترین و واضح ترین و حکیمانه ترین تعریف از نیهیلیزم را به او منسوب می کنند بایستی همان جرجیس نبی از انبیای بنی اسرائیل باشد .
ولی باید بدانیم که جرجیس نبی تحت عنوان نیهیلیزم و مکتب اصالت عبث ، این اصول را معرفی نکرده است بلکه متفکرین مدرن غرب از تعریف او نیهیلیزم را می یابند و او را نخستین نیهیلیست تاریخ غرب می شناسند .
میدانیم که در روایاتی از ائمۀ اطهار وارد شده و نیز در سائر تواریخ هم کمابیش مشابهش آمده است که جرجیس نبی را بارها کشتند و باز به امر خدا زنده شد . یک بار وی را زنده زنده سوزاندند و دوباره زنده شد بار دگر او را قطعه قطعه نمودند و باز زنده شد و گویا چهار بار به روش های گوناگون و به شقی ترین وضعی به قتل رسانیدند و باز زنده شد .
و هر بار که به امر خدا و معجزه وار زنده شد بر کفر و انکار وعداوت مردمان افزون گردید و او را شقیانه تر کشتند تا دیگر زنده نشود . او می خواست که حقیقت را که همان وجود خداوند باشد به آنها بباوراند و بقبولاند و ارشاد و هدایتشان نماید تا از جهل و شقاوت و شرارت نجات یابند .
در قرآن کریم نیز آمده است که :
“” هرچه که معجزات و نشانه های آشکار به مردم نمایاندیم جز بر کفر و عداوتشان افزوده نشد و کسی ایمان نیاورد .””
پس مشکل جرجیس نبی مثل همۀ انبیاء و اولیاء وعلما و عارفان بر حق در رابطۀ با مردم همان مشکل ناتوانی در انتقالِ شناخت بوده است و شاید هیچ پیامبری مثل او در این امر زجر نکشیده است .
آیا اگر شما هم به جای او می بودید نیهیلیست نمی شدید و آن اصول را صادر نمی کردید ؟! پس می بینیم که آن سه اصل در واقع به ترتیب معکوس پدید آمده است
یعنی اصل اوّل همان اصل سوّم است و اصل دوّم از اصل آخرین نتیجه شده است و اصل اوّل هم از اصل دوّم پدید آمده است .
یعنی نیهیلیزم یک اصل بنیادین دارد و آن مسئلۀ “” سوء تفاهم “” است .
یعنی مسئلۀ عدم توانایی در انتقال احساس و اندیشه و باور خویش به دیگران است .
یعنی ناتوانی در انتقال خویش به دیگران .
یعنی ناتوانی در جا به جائی : خلا فت !
یعنی وقتی که انسان نتواند بر جای دیگری قرار گیرد و او را بر جای خودش قرار دهد تا تمامیّت حس و ادراک او را بیابد بتدریج دچار نیهیلیزم می شود این یأس مفرط از خود و خدا و مردم را در همۀ پیامبران و اولیای خدا و همۀ کسانی که اهل معرفت بوده اند درک می کنیم..
در این باره داستانهای واقعی بسیاری از پیامبران در قرآن کریم آمده است که ماجرای حضرت یونس و لوط و ایّوب از جملۀ آنها می باشد . و در اینجا به درکی محسوس تر از اصلی که در سر آغاز مقاله معرفی نمودم ، می رسیم که “” خود هر چیزی را فقط میتوان در موقعیت وجودی آن چیز قرار گرفت و تماماً درکش نمود. “”
یعنی به مقام خلافت (جایگزینی) باید رسید تا به معرفت واقعی دست یافت و از شرّ نیهیلیزم هم نجات پیدا کرد. و باید بدانیم که “” خلافت “” همان ولایت و امامت در معنای شیعی می باشد و امام کسی است که بر جای خدا قرار گرفته و خدا هم بر جای او نشسته است و اینست که علی ع می فرماید:
“” عرش ، سینۀ من است و کرسی هم بدن من است و خدا هم جز در وجود من شناخته و پرستیده نمی شود “
” ولی از این هم مهمتر آن است که بدانیم “” خلافت “” (جانشینی ) همان سرّ خلقت انسان است و در قرآن کریم علناً آمده است که “” می خواهم برای خود جانشینی بیافرینم .”” (منظور خلقت آدم است ) .
و از این هم مهمتر آن است که بدانیم کل عالم وجود خلیفۀ خداست و از این روست که خدائی دیده نمی شود و گویا خداوند ، هستی خود را ایثار نموده و خودش فنا شده است . و اینست سرّ اصل اوّل نیهیلیزمی که جرجیس نبی ارائه می کند :
“” هیچ چیزی وجود واقعی ندارد . “
” آری ! زیرا فقط خداست که وجود واقعی دارد که او هم مشهود و معلوم نیست و گویا اصلاً نیست . و وجود و واقعیت کل عالم و آدم فرضی است : وجودی مفروض !
در اینجا به یاد آن جملۀ معروف صادق هدایت بزرگترین نیهیلیست معاصر ایرانی می افتیم که “” خدا مقدّس تر از آن است که اصلاَ وجود داشته باشد . “” و این کلام بغایت کفر آمیز و ملحدانه ، یکی از خدا پسندانه ترین و مخلصانه ترین تعریف ممکن از خدا را عرضه می دارد .
آری! براستی خداوند برتر از وجود است ومنزه و بی نیاز از وجود است و این کمال معنای صمد یّت را دربارۀ ذات مقدسش نشان می دهد . و این مقام ارحم الراحمینی اوست که وجودش را به عالم و خاصّه آدم بخشیده است و بر عرشِ فنا مستقر گردیده است . اللّه اکبر!
و اینست که تشیّع مکتب اصالت وجود نیست مکتب اصالت معرفتِ نفس است و ملا صدرا دراین باره از اندیشۀ شیعی هبوط کرده است زیرا وجود شناسی به خداشناسی نمیرساند بلکه اهل معرفت بایستی از وجود خود نیز فرا رود و بگذرد تا خدا را بشناسد .
برای همین است که در قرآن کریم آمده است که “” هیچ کس نمی تواند خداوند را توصیف کند وهر چه که توصیف می کند تهمتی است به خدا و خداوند مبرّا است و فقط عبادالله المخلصین می توانند او را توصیف کنند. “
” و عبادالله المخلصین یعنی خالص و پاک شدگانِ از وجودِ خویش. واز این روست که نیچه و هایدگر دو تن از بزرگترین مبشّران نیهیلیزم در تاریخ جدید جهان ، یکی می گوید که: “” خدا مرده است “” (نیچه) ودیگری اصلاَ دم از خدا نمی زند و دربارۀ خدا سکوت کامل پیش می گیرد . در همین جا تذکر دهیم که ما در این مقاله نیهیلیزم را در وسعتِ کامل کلمه بکار می گیریم و از کاربردهای رایج و بازاری استفاده نمی کنیم بنا براین امیدواریم که قیاسی پیش نیاید و سوء تفاهم نشود که قیاس مذهب ابلیس است .
برای همین است که نیچه و هایدگر هر دو میل به رجعت به دوران یونان باستان و عصرِ سقراط و ماقبل از سقراط دارند ( به لحاظ معرفتی ) گویا در آنجا نخستین انسانهای عارف را از دریچۀ فرهنگ خود بو می کشند وجانشان تازه می شود :جرجیاس و سقراط و دیوژن را که برای معرفت وعشق به حقیقت نالیدند و کشته شدند و از خود دفاعی هم نکردند . زیرا می دانستند که این درد و عشق مختصِ خودشان است . عطر وجود به دلشان رسیده بود و لذا کل عالم هستی را نابوده می دیدند . نیچه عاشق دیونیزوس بود و درآخر عمرش به یکی از دوستانش ، خود را دیونیزوس معرفی کرده بود و آن دوست هم او را دیوانه پنداشته و به تیمارستان برد و تا آخر عمر در خاموشیِ کامل ماند و از جهان رفت . هایدگر هم عاشق سقراط بود وهیچ انسان غربی بهتر از او تمدّن مدرن را درک نکرد و ادراک او از این تمدّن در غایت به معارف اسلامی و قرآنی نزدیک است . و در اینجا به آن کلام پیامبراکرم (ص) میرسیم که :
“” زین پس فقط رهروان معرفتِ نفس هستند که حقِ دینِ مرا یافته و تصدیق می کنند .””
پس این نیهیلیزمی که امروزه در بازار جهان و خاصه روشنفکران اینهمه خریدار و پیرو دارد فقط تقلید جاهلانه و مکارانه از نیهیلیزم است و در واقع نیهیلیزمِ ضد نیهیلیزم است مثل مذهبِ ضد مذهب و عرفان ِ ضد عرفان و…و عموماً یک حربۀ سیاسی – عقیدتی می باشد .
نیهیلیزم و مذهب و عرفان در اصل امری واحدند که در درجات گوناگون بر انسان اهل ِ معرفت و حق جو عارض می شوند حال آنکه در این مذاهب و نیهیلیزم ها و عرفانهای بازاری کمترین درد معرفت و حق جوئی وجود ندارد بلکه فقط وسیله ای برای خود- فریبی و امرار معیشت است و ابزار سیاست . مثل نیچه گرائی های جدید در کشور خودمان .
کامل بخوانید در