دعا به درگاه حق مستلزم حقوق و آدابی است که کمابیش میدانیم و بهطور کلی عبارتند از:
جدیت و شوق لازم برای درخواست از خدا
معرفت لازم دربارهی خواستهی خودمان
و اخلاص در دعا که همانا تکنیّتی بودن آن است.
در قرآن و احادیث داریم که از آنجایی که اکثر مردمان این شروط را برای اجابت دعای خود ندارند، بهتر است که دعای خود را به نزد رسول، امام و یا مؤمن مخلص ببرند و از طریق او خواستهی خود را به خدا برسانند.
شروط دوم و سوم اجابت دعا اموری هستند که اکثر مردم از آن غافلاند؛ زیرا معرفت لازم در حق خواستهی خود را ندارند و نیز اخلاص لازم.
و اما نكتهی دیگر در اجابت دعا این است که خداوند لزوماً به روشی که ما میخواهیم خواستهی ما را اجابت نمیکند؛ زیرا او نظر بر قلوب ما دارد و نیت ما را درمییابد و نه لزوماً صورت ظاهری خواستهی ما را.
مثلاً اگر پول بیشتری میخواهیم، برای راضی ساختن همسر یا فرزند است وگرنه پول بهخودی خود ارزشی ندارد. حال اگر بدون رسیدن پول بیشتر همسر و فرزندان ما راضی شدند، پس دعای ما اجابت شده است. زیرا چه بسا هرچه پول بیشتری بدهیم حرص و توقع هم بیشتر میشود و هرگز رضایتی حاصل نمیگردد؛
یعنی دعای ما اجابت نمیشود. پس عاقلانه و دعای بامعرفت آن است که بگوییم:
«خدایا به خانهی ما قناعت و رضایت عطا فرما!»، نه اینكه پول بیشتری برسان. دعای خردمندانه، درخواست افزایش قناعت و عزت و عقل و ایمان است نه درخواست پول بیشتر. چه بسا دعاهایی که ذاتاً گناه هستند و لذا اجابت نمیشوند و اگر بشوند بر بدبختی ما افزودهاند. کسی که خود را بشناسد دقیقاً میداند که چه چیزی از خدا بخواهد.
(از کتاب دایرةالمعارف عرفانی، ج 2، فصل 3) اثر استاد علی اکبر خانجانی