فهرست مطالب
بررسی راهکارهای عملی و قطعی ترک اعتیاد. 1
مواد مخدر و روان گردان در جریانات درویشی. 5
منبع : دائره المعارف عرفانی جلد اول مقاله 5 اثر استاد علی اکبر خانجانی
۱ – هر چیزی که لذت بخش تر باشد طبعاً اعتیاد آورتر است. این قانون اول اعتیاد است.
۲- هر چیزی که بیهوش کننده تر و قدرت بیخود کننده گی بیشتری داشته باشد لذت بخش تر است. این قانون دوم اعتیاد است.
۳- پس اعتیاد محصول اراده به عیاشی و مسئولیت گریزی و خودفریبی است.
کامل بخوانید در کتاب فلسفه اعتیاد صفحه ۳، استاد علی اکبر خانجانی
۴۶- امروزه عصر آخرالزمان و مقدمه قیامت و رویاروئی انسان با خویشتن و قلمرو تنهائی جبری بشر در حضور خداست گرایش به مستی و خلسه و تخدیر به مثابه گریز از چنین وصفی است: گریز از رویاروئی با خویشتن!
کامل بخوانید در کتاب فلسفه اعتیاد صفحه 5، استاد علی اکبر خانجانی
۶۰- حضور همه جائی مواد مخدر و روان گردان در جریانات مدرن درویشی و عرفانی بدان معناست که مریدان در این فرقه ها حکایات و تئوریهای عرفانی را شنیده اند بدون آنکه براستی چنین قدرت روحانی را داشته باشند و لذا با توسل با این مواد بطور مصنوعی و از بیرون می خواهند عارف صاحب کرامت شوند.
این امر معنای دیگری هم دارد و آن اینکه اصولاً در این جریانات هیچ پیر طریقتی موجود نیست که کل این فرقه ها جز تباهی و تخدير محصولی ندارند. نامی هست و هیچ نشانی نیست. خبری هست ولی هیچ اثری نیست و جز آداب و نمایشهای کلاسیک و سنتی اثر دیگری در میان نیست. بقول معروف آفتابه و لگن هفتاد دست و شام و نهار هیچ!
کامل بخوانید در کتاب خداشناسی ربوبی صفحه ۲۰، استاد علی اکبر خانجانی
بنابر این به وضوح می توان گفت کسی که اهل معرفت نفس باشد هرگز معتاد نمی شود و بلکه به تدریج همه عادت های مزمن تاریخی و وراثتی و حتی ژنتیکی از وجودش پاک می گردد.
بنابر این باید گفت که آن افراد و گروه هايی که با شعار عرفان و درویشی فقط در عمل نشیه گی و اعتیاد را توجیه و تقدیس می کنند از خود بیگانه ترین و احمق ترین افراد و جریانات اجتماعی هستند و مظهر عرفان ضد عرفان می باشند.
بیشتر بخوانید درکتاب شناخت شناسی ص 83 استاد علی اکبر خانجانی
با نظری به زندگی معتادان که از مظاهر درجه یک رسوائی و عذاب و بدبختی هستند متوجه نکاتی می شویم که ما را در درک و حقانیت این عذاب یاری می دهد.
تکبر و غرور بسیار افراطی و خود-پرستی تا سرحد ستمگری و ظاهربینی و مادیگری و عشق به پول و قدرت ظاهری از برجسته ترین صفات زندگیِ گذشته کلیه معتادان است. و اینک وقتی که آنها را غرق در اعتیاد می بینیم با حیرت متوجه می شویم که همه آن صفات رذیله گذشته شان به مقدار زیادی تخفیف و تعدیل یافته است.
و باز به تجربه می بینیم کسانی که به جبر به سمت ترک اعتیاد رفته اند مجدداً همان صفات رذیله به مراتب شدیدتر از اولش در آنها بروز نموده است و لذا پس از هر ترک اعتیادی که جبراً صورت گرفته باشد دیر یا زود میل به مواد مخدری قوی تر و یا اعتیادی شدیدتر پدید آمده است.
از این واقعیت بزرگِ زمانه ما که بخش عظیمی از بشریت را شامل می شود و می رود که کل بشریت را در بر گیرد، به حقیقت بزرگی می رسیم و آن اینست که اعتیاد نه جرم است و نه مرض است و نه بدشانسی است و نه حتی گناه است بلکه نتیجه عادلانه باطن انسان است تا درون و برونش را به نوعی تعادل رسانیده و حیات و هستی را برایش امکان پذیر نماید.
منبع :کتاب خلقت دوباره ص 31 استاد علی اکبر خانجانی
توضیح :برای دانلود هر منبع روی عنوان کتاب کلیک کنید.