معرفی کتاب : معماهای عرفانی

…یادآوری سئوالهای از یاد رفته…

Theosophical paradoxes

مؤلف : استاد علی اکبر خانجانی

تاریخ تألیف :1381

تعداد صفحه: 65

«… دورانی‌ بس‌ طولانی‌ بر بشر گذشت‌ كه‌ در آن‌ هيچ‌چيزی‌ را به‌ ياد نمی‌آورد…»

قرآن‌ حكيم‌

«ای‌ رسول‌ ما به‌ همه‌ بگو كه‌ خير و شر همه‌ ازخداست‌» .

قرآن‌ حكيم‌

«تو خودت‌ كتاب‌ نَفْس‌ خويش‌ را بخوان‌ كه‌ خودبخودكافی‌ هستی‌» .

قرآن‌ حكيم‌

برای دانلود کتاب “معماهای عرفانی” اثر استاد علی اکبر خانجانی کلیک کنید.

دانلود کتاب صوتی “معماهای عرفانی” اثر استاد علی اکبر خانجانی:
 -43کتاب صوتی (1معماهای عرفانی (یادآوری سؤالات از یاد رفته) – ۱۳۸۱ (Theosophical paradoxes)
43- کتاب صوتی (2معماهای عرفانی (یادآوری سؤالات از یاد رفته) – ۱۳۸۱ (Theosophical paradoxes)
43- کتاب صوتی (3) معماهای عرفانی (یادآوری سؤالات از یاد رفته) – ۱۳۸۱ (Theosophical paradoxes)
43- کتاب صوتی (4معماهای عرفانی (یادآوری سؤالات از یاد رفته) – ۱۳۸۱ (Theosophical paradoxes)
43- کتاب صوتی (5معماهای عرفانی (یادآوری سؤالات از یاد رفته) – ۱۳۸۱ (Theosophical paradoxes)
43- کتاب صوتی (6معماهای عرفانی (یادآوری سؤالات از یاد رفته) – ۱۳۸۱ (Theosophical paradoxes)

بسم‌ اللّه الاَعرف‌

ممكن‌!

 و آن‌ ديگري‌ كه‌ بازدر ذهن‌ِ همو مسئول‌ واقع‌ مي‌شود و در جستجوي‌ پاسخي‌ برمي‌آيدكيست‌؟ و آن‌ سومي‌ كه‌ باز در ذهن‌ همو پاسخ‌ مي‌دهد كيست‌؟

و آن‌چهارمي‌ كه‌ پاسخ‌ را مي‌شنود و تأييد يا تكذيب‌ و يا ترديد مي‌كند كيست‌؟

آيا اين‌ چهار نفر، يك‌ نفر است‌؟

 اگر يك‌ نفر است‌ پس‌ چرا در آن‌ِ واحدحضور ندارد؟

 آيا هر فردِ بشري‌ به‌ مرور زمان‌ مبدّل‌ به‌ يك‌ فرد واحدمي‌شود؟

 تازه‌ اگر زمان‌ كافي‌ براي‌ يافتن‌ پاسخ‌ قانع‌كننده‌ را داشته‌ باشدوگرنه‌ هنوز «يك‌» نفر نيست‌ و كمتر از «يك‌» نفر است‌: 41، 42 يا 43 يك‌ نفر ويا بيشتر از يك‌ نفر: دو نفر يا سه‌ نفر و يا چهار نفر.

 آيا «زمان‌» چيست‌ ومرور زمان‌ چيست‌؟

 و زمان‌ «كافي‌» يعني‌ چه‌ ميزاني‌ از زمان‌؟

 آيا «زمان‌»،خودش‌ مخلوق‌ِ «سئوال‌» نيست‌؟

 آيا زمان‌ پاياني‌ دارد؟

آيا سئوال‌ بشري‌انتهائي‌ دارد؟

 آيا هيچ‌ پاسخي‌ وجود دارد كه‌ سئوال‌ را كاملاً مجاب‌ نموده‌ وختم‌ سازد؟

يعني‌ زمان‌ را در انسان‌ ختم‌ كند؟

آيا انسان‌ اگر هرگز هيچ‌سئوالي‌ نمي‌داشت‌ ذاتاً كامل‌ و يكي‌ و يگانه‌ نمي‌بود؟

 آيا هر فردي‌ بالاخره‌مي‌تواند خودش‌ شود: يكي‌؟

 آيا انسان‌، «ممكن‌» است‌؟

دروغ‌ :

 يعني‌ چيزي‌ كه‌ غيرواقع‌ باشد؟

 غيرواقع‌ يعني‌ چه‌؟

يعني‌ چيزي‌ كه‌ نه‌ به‌ واسطه‌ حواس‌ پنج‌گانه‌ قابل‌ دريافت‌ باشد و نه‌ بواسطه‌ذهن‌ و تعقل‌؟

پس‌ آيا طبق‌ تعريفي‌ كه‌ در دين‌ درباره‌ «خدا» شده‌ است‌دروغ‌ترين‌ چيزها همانا «خدا» نيست‌؟ آيا «خدا» منشأ همه‌ دروغ‌هاي‌ بشرنيست‌؟

 آيا كافران‌ كه‌ با خدا مي‌جنگند مشغول‌ جنگي‌ دروغين‌ نيستند؟

آيامؤمنان‌ كه‌ او را باور دارند نيز مشغول‌ دروغ‌ترين‌ باورها نيستند؟

 آيا همه‌دروغگو نيستند؟

 آيا همه‌ غرق‌ در دروغ‌ نيستند؟

 اگر «خدا» واقعاً وجود داردپس‌ آيا اصلاً ديگر مي‌توان‌ ادعا كرد كه‌ كسي‌ دروغگو است‌؟

 ملاك‌ راست‌و دروغ‌ بودن‌ يك‌ ادعا چيست‌؟ احساس‌ قلبي‌؟

 آيا هر دروغگوئي‌ درباره ‌دروغي‌ كه‌ مي‌گويد داراي‌ احساس‌ قلبي‌ نيست‌؟

پس‌ آيا اگر خدا فقط‌بواسطه‌ دل‌ درك‌ و باور مي‌شود پس‌ احساسي‌ترين‌ چيزهاست‌ و اگر چنين‌است‌ پس‌ احساساتي‌ترين‌ آدم‌ها كه‌ دروغگوترين‌ و وهم‌زده‌ترين‌ آدم‌هاهستند خداپرست‌ترين‌ آدم‌ها هستند؟

 يعني‌ راست‌ترين‌ آدم‌ها هستند؟

يعني‌ راست‌ همان‌ دروغ‌ است‌؟

 يعني‌ دروغ‌ترين‌ چيزها راست‌ترين‌چيزهاست‌؟

 و امّا آيا طرح‌ كننده‌ اين‌ سئوالات‌ كافر است‌ يا مؤمن‌؟

 راستگواست‌ يا دروغگو؟

5/5 - (3 امتیاز)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *