957 – چھار رکن سوره توحید ھمان چھار رکن وجوداست و انسان تنھا موجود عالم ارض و کائنات است که دارای وجود است، زیراخلیفه خداست یعنی جانشین وجود است . و لذا این چھار رکن ھمانا حقوق وجود است و یا حقوق وجودی بشر است و ھر سخن و منطق و فلسفه و مذھب و رفتار و عملی که این چھار رکن حقوق بشر را تضعیف یا تخدیر و تحقیر و تحمیر و تزویر و تضليل و تکفیر نماید مشرکانه است و ظلم
است .
٩۵٨ -اصل اول و حقوق بشر توحیدی ھمان اصل احدیت است یعنی یکتائی و یگانگی وجود ھر فرد بشری . یعنی برای اثبات یا تعریف و تحقق وجود انسان ھر عنصر دیگری به آن اضافه شود شرک است حتّی اگراین عنصر خدا باشد و اتفاقاً اضافه کردن خدا به وجود انسان بزرگترين شرک و ظلم است ھمانطور که خود خداوند در کتابش فرموده است که خدای ذھنی و خدای دور از انسان و غیر از انسان ھمان شرک و ظلم عظیم است مگر اینکه خداوند عین انسان و عین وجود او باشد و غیر انسان نباشد یعنی از رگ گردن به او نزدیکتر باشد یعنی ذات انسان باشد .
٩۵٩ -اضافه کردن ھر چیزدیگری به وجود انسان بعنوان امری واجب که بدون آن وجود به ھلاکت می رود شرک است مثل تکنولوژی ، بیمه ، پول ، جواهرات و غیره . حق احدی انسان در تنھایی محض آشکار و اثبات می شود .
٩۶٠ -اصل دوم حقوق بشر توحیدی ھمان صمدیت است یعنی متکی به ذات و بی نیاز و کافی بخود . پس ھر نیازی که انسان را مجبور و تحقیر نماید شرک است چه مادی و چه عاطفی و چه علمی و فنی و غیره . حق صمدی انسان در فقر با فخر اثبات و متجلی می شود .
٩۶١ -اصل سوم حقوق بشر توحیدی انسان لم يلد و لم يولد است . يعني انسان موجودی بی علت و معلول و بی پس و پیش و بی گذشته و آینده است و مبرّای از این بستگی ھاست و اين اصل استقلال و آزادی وجود است از ھر جبری مثلآ جبر ژنتیک ، جبر تاریخ ، جبر جامعه ،جبرجنسی ، جبر طبیعی و جبرھای غریزی و غیره .
٩۶٢ -اصل چھارم حقوق بشر توحیدی ولم یکن له کفواً احد است که اصل بی تایی مطلق است که منطق قیاس و تشبیه و تقلید را باطل می سازد و ھر انسانی را مظھر تجلی منحصر به فرد پروردگار می نماید .
٩۶٣ -ھر یک از این چھار اصل حقوق بشر توحیدی یکی از وجوه و تجلی حقیقت توحید است یعنی چھار تجلی از توحید داریم .
٩۶۴ -این چھار وجه از توحید وجود ھمان چھار وجه از حقیقت قرآن است که کتاب وجود است که قبلاً به نقل از رسول اکرم ذکر شد : ظاھر ، باطن ، حد و مطلع !
٩۶۵ -احدیت ، توحید ظاھر است که ھمان توحید موجودیت و حیات دنیوی و فیزیکی و غریزی و صوری انسان است .
٩۶۶ -صمدیت ، توحید باطن است که توحید صفات و کمالات است .
٩۶٧ -لم یلد و لم یولد توحید حدّ است که حدّ وجود انسان را با نفی پس و پیش و علت و معلول و والد و ولد و نژاد و قومیت و طبیعت و غیره اثبات می کند .
٩۶٨ -و لم یکن له کفواً احد ، توحید مطلع است که توحید تجلّی جمال حق است که در ھر انسانی بی تاست و این بی تایی ھم بی نھایت جلوه دارد از منظر بی نھایت شاھدھای انسانی دیگر که قبلاً ذکرش رفت .
٩۶٩ -از منظر این چھار رکن توحید وجود انسان می توان چھار سوی ھجوم شرک و تعلقات مشرکانه بشر را به تمام و کمال شناسایی نمود و نفی و تسبیح کرد.
استاد علی اکبر خانجانی
📚 توحید عملی _ ص ۷۹