اگر مومنین و متقین و مخلصین کسانی هستند که
از نزد خداوند رزق می خورند و هیچ نگرانی درباره آتیه خود ندارند
چگونه می توان از اقتصاد مومنانه و اسلامی سخن گفت زیرا
علم اقتصاد،علم آینده نگری معیشتی است و از نزد خود روزی خوردن و نگران رزق خود و خانواده و جامعه بودن!آیا نه اینست؟…
… بی تردید دولت اسلامی و دولتمردان مومن بایستی برنامه های اقتصادی جامعه را بگونه ای هدفمند کنند که اکثر جامعه که غیر مومن است بتدریج دست و دل از شرکها و بی اعتمادیش بخدا بکشد و به خودآگاهی برسد.
یعنی ابزار و امکانات و راه و روشهای ربائی و مالکیت ها و ثروت اندوزی های خصوصی را بسوی ثروت و منافع عمومی سوق دهد و به لحاظ تبلیغی و آموزشی و فرهنگ سازی هم در این راستا حرکت کند و مانع حرکت کلی جامعه بسوی استکبار فردی و خانوادگی و گروهی و طبقاتی باشد.
که در راس این نهادهای ربائی و شرک آفرین همانا بانکها و بیمه ها قرار دارند که از عوامل اصلی ایجاد تورم اقتصادی می باشند که زمینه اساسی القای فرهنگ ربا در اذهان مردم است و احساس ناامنی در قبال معیشت آینده!
منبع:کتاب مبانی عرفان عملی صفحه 62،اثراستاد علی اکبر خانجانی