آزادی برای عامه مردمان چیزی جز امکان فعالیت بی حد و حصر نیست ولی برای فرزانگان آزادی بمعنای رهائی روح از تن و اسارت ماده است. در حالیکه برای عوام آزادی بمعنای آزادی هر نوع فعالیت دلخواه در عالم ماده است جهت به تصرف درآوردن ماده.

پس در اینجا شاهد دو معنای کاملاً متضاد درباره آزادی هستیم آزادی از ماده و آزادی در ماده . آزادی نوع اول منجر به معنویت و اخلاق و سیر و سلوک روحانی می شود . و آزادی نوع دوم منجر به سلطه گری و فساد و اشرافیت و دنیاپرستی می شود: آزادی معنوی و آزادی مادی !

انسان روحی اسیر ماده است. و این است علت العلل احساس اسارت انسان در جهان و اراده به آزادیخواهی .

اکثر مردم می پندارند که از طریق فعالیت و جنب و جوش بیشتر در عالم ماده این اسارت کاهش می یابد و یا از بین می رود در حالیکه فعالیتهای مادی علت احساس اسارت است . مثل کسی که در غل و زنجیر است و هر چه که بیشتر دست و پا بزند و این غل و زنجیر را بجنباند بیشتر احساس اسارت و زجر می کند.

در نقطه مقابل آزادیخواهی عملی و مادی که آزادیخواهی کافرانه است امر به تسلیم و رضاست که آزادیخواهی مؤمنانه و عارفانه است. یعنی جنبیدن و دست و پا زدن در غل و زنجیر و یا آرام و تسلیم ماندن .

آزاد شدن در بیرون و آزاد شدن در درون: این دو اراده و بینش از آزادی منشأ دو راه و روش از زندگی انسان است که موسوم به کفر و ایمان است.

از کتاب نامه های عرفانی ص 61

تألیف استاد علی اکبر خانجانی

لطفا امتیاز بدهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *