تأویل خواب
بی خوابی – بدخوابی
۲۲ – آنهائی که دچار مرض بی خوابی یا بدخوابی میشوند، در تضاد بین تن و روح افتاده اند. یعنی اعمال تن در تضاد با اراده روح است که همان اراده الهی میباشد و لذا در اوقات بی خوابی های خود دچار اندیشه های پریشان می شوند که در این رویکرد خودبخودی اندیشه ها نشانه های بحران و بیماری قابل درک است که اگر بدان اهمیت داده شود و در اعمال تن در بیداری اصلاحاتی حاصل آید بی خوابی رفع می گردد.
۲۳- بی خوابی یا عذاب و مرض و علیرغم اراده نفس بشر است و یا امری ارادی است که در حالت دوم اراده به معرفت و بخودآئی در قلمرو عروج نفس می باشد.
۲۴- برخلاف تصور عامه، روح نیست که از تن خارج میشود بلکه نفس است که خارج میشود و روح به تن نزدیکتر می شود و نفس بر این نزدیکی شاهد می آید. حدیثی از رسول (ص) می فرماید که خداوند هر شب بر بندگانش فرود می آید. و این معنای معراج در خواب است.
۲۵- آنچه که در عالم خواب دیده میشود حاصل نزدیکی و رویاروئی تن و روح است. و نفس این رابطه را درک می کند و آنکه معرفت نفس دارد این ادراک را میفهمد و تأویل در بیداری می نماید.
از کتاب مجموعه مقالات عرفانی ص 63
تألیف استاد علی اکبر خانجانی