انسان بایستی در قبال رزقی که می خورد ،کار و خدمت کند و یا لااقل قدر بشناسد و حرمت نهد.
انسان باید در قبال محبتی که می بیند ،سپاسگزار و قدرشناس باشد و
در قبال علم و معرفتی که کسب می کند ،خدمت کند.
انسانیت جز این ،عین توحش و شیطنت و شقاوت و پلیدی است.
امروزه تقارن دو واژة آزادی و دوستی چیزی جز تقدیس پلیدی و خیانت و توحش نیست.
ادای این توقعات که همان حقوق رابطه است به معنای شناخت قدر رابطه و قدر انسانیت است که به قدر وجود می انجامد و به انسان جاودانگی و عزّت می بخشد…
منبع:کتاب کندوکاوی در اصول جلد چهارم صفحه 90 اثر استاد علی اکبر خانجانی