چگونه میتوان از اسارت و بازیچگیِ فعالیتھای خودبهخودی و کورکورانهی ذھن جلوگیری و آنھا را مھار نمود؟
زیرا غایت این وضع به جنون و جنایت میانجامد. به ھمین دلیل، آدمی بعد از ارتکاب ھر جنایتی مدعی میشود که: من نبودم و تقصیر من نیست! زیرا بهراستی ھم او نبوده است، زیرا اصلاً ھیچ اختیار و کنترلی بر ذھن خود نداشته است و ذھنش به نتیجهای رسیده و تصمیم خودش را به صاحبش القا نموده و او را وادار به عملی جنونی کرده است.
جنون، حاصل خودسری و خودمحوری ذھن است که چون جن یا شیطانی صاحبش را مرید و بردهی خود میسازد. ھمهی دیوانگان اسیر گذشتهی خویش ھستند و در گذشته جا مانده و رابطهی خود با واقعیت جاری و حال را از دست دادهاند و برخی دیگر در آیندهی موھوم گم شدهاند که حاصل گذشتهپرستی ناکام است….
منبع:کتاب حقِ بودن،صفحه11،اثر استاد علی اکبر خانجانی