معرفی کتاب:
((اشراق قرآنی))
وحی بی واسطه
اثر استاد علی اکبر خانجانی :
بسم الله الرب
مقدمه
1. تاکنون هر آنچه که تحت عنوان فلسفههای اسلامی به نگارش در آمده است، از فارابی تا بوعلی و سهروردی و تا ملاصدرا، هیچکدام فلسفهی اسلامینيست، زيرا قرآنی نيست؛ بلکه يا نگرش يونانی به اسلام و قرآن است و ارسطویی و افلاطونی کردن آن، و يا حداکثر نگرش اسلامی و قرآنی به فلسفهی يونانی است (مثلاً فارابی و بوعلی از نوع اول هستند و سهروردی و ملاصدرا هم از نوع دوم) و يا تلفيق و التقاط و توازنی از اين دو میباشد. ما تلاش داريم زمينهای برای فلسفهی اسلامیِ مبتنی بر قرآن پديد آوريم و در اين امر عظيم، از علی (ع)که درب قرآن است و از محمد (ص) که شهر قرآن است و از خدای اين دو که ناطق و صاحب و ارادهی قرآن است، مدد میگيريم و اميد ياری داريم انشاءالله.
2. در اين کتاب منظور از لغت فلسفه، همان معنای اصيل و اساسی موجود در خود لغت است در زبان يونانی که به معنای «عشق به حقيقت» میباشد که از ترکيب فيلو و سوفيا حاصل آمده است که فيلو به معنای شوق، عطش، عشق و اراده است و سوفيا هم به معنای حق و حقيقت و خرد و راز و معنا است.
3. پس «فلسفهی قرآنی» يعنی عشق به حقيقت قرآن و اینکه قرآن چيست. و چون اين را دانستيم، حکمت اسلام را دانستيم؛ يعنی حکمتِ راه و رسمیکه محمد (ص) آورد که احياگر و ادامه و مکمل همان راه و رسم انبيای سابق بود.
4. پس اگر خداوند پيامبرانش را فرستاد تا راه و روش خداشناسی و خدايابی و خدابينی و خدارسی را به مردم بياموزد، پس فلسفهی قرآنی و حکمت اسلامی هم نهایتاً بايد جز اين نباشد؛ منتهی به زبان فارسی و منطق و فهم امروزين.
5. پس فلسفهی قرآنی و حکمت اسلامی اگر به منزلهی نزول دگربارهی قرآن و اسلام نباشد و يا نزولی نازلتر و زمينیتر و در دسترستر و يا نزولی فارسی در سرآغاز هزارهی سوم ميلادی نباشد، از هر ادعایی ساقط است.
6. قرآن يک اثر وحيانی است و لذا کسی حقيقت آن را به تمام و کمال درمیيابد که يک بار دگر آن را در قلب خود بيابد. لذا اين فلسفه به لحاظ منطقی يک اثر اشراقی است که فیالبداعه و آناً در دل میدرخشد و ذهن مبادرت به خواندن آن میکند؛ يعنی همانگونه که قرآن محمدی رخ نمود.
7. هر مسلمان مؤمنی که بخواهد قرآن را به لحاظ حقيقت و معانی لمس نمايد، بايد از دنيا و از من فردی و دنيوی خويش پاک شده باشد. و اين همان پاک شدن از ذهنيت قياسی و سوادی و اخباری است تا دل بتواند اشراق وحيانی قرآن را دريابد. و ذهن هم آن را فی البداعه بخواند.
8 . اين نه تفسير قرآن است و نه تأويل قرآن و نه ترجمه و تدبير قرآن و نه تفکر در آيات آن؛ بلکه دريافت دگربارهی آن از دل خويشتن است.
9. هر که کتاب وجودش را بيابد و بگشايد و بخواند، قرآن را به زبان مادری خود میخواند و اين قولی است که خود قرآن داده است. پس قرآن محمدی معرفت قلب محمد است و اين کتاب هم معرفت قلب بنده است. در واقع به تعداد آدمها قرآن قابل قرائت و بازيابی است.
……
فهرست عناوین کتاب:
مقدمه
اشراق اول : آفرينش
اشراق دوم : ابليس
اشراق سوم : حوّا
اشراق چهارم : دنيا و آخرت
اشراق پنجم : انبيای الهی
اشراق ششم : قيامت
اشراق هفتم : توحيد